روز پدر مبارك
سايه ات كم مباد اي پدر ! من نبودم و تو بودي ، وقتي بود شدم تو تمام بودنت را به پايم ريختي ، حال سالهاست كه با بودنت زندگي مي كنم . هر روز و هر لحظه ، هر آن و هر دم تو هستي . ببخش ! آنقدر هستي كه گاهي نمي بينمت . ببخش ! تمام ناداني ها و نفهمي ها و كج فهمي هايم را ، اعتراض ها و درشتي هايم را و هر آنچه را كه آزارت مي دهد . دستانت را مي بوسم و پيشانيت را ، كه چراغ راه زندگيم بودي و هستي و خواهي بود . پدرم ! ببخش ! اگر پاي تك درخت حياطمان پنهاني غصه هايي را خوردي كه مال تو نبودند . ببخش ! اگر ناخن هاي ضرب ديده ات را نديدم كه لاي درهاي بسته روزگار مانده بود و ببخش ! اگر هميشه پيش از رسيد...
نویسنده :
ليلا مامانيه ايليا
13:50